اهمیت موسیقی محلی به حدی است که امروزه در دنیا رشتهای به نام اتنوموزیکولوژی در دانشگاههای دنیا وجود دارد و دانشجویان این رشته هنری به دو مقوله شناخت موسیقی و قومشناسی و ارتباط آنها با یکدیگر میپردازند.
این رشته همچون سایر رشتههای علمی، تعریفی خاص دارد که عبارت است از بررسی موسیقی نواحی و مناطق که از موسیقی رسمی کشورها متفاوت است.
موسیقی در کنار زبان یکی از بخشهای هویت فرهنگی به شمار میرود. در فرهنگهای سنتی موسیقی نه تنها با شئون مختلف زندگی مردم ارتباط دارد، بلکه با تمام هنرها نیز مرتبط است؛ هنرهایی چون ادبیات شفاهی و کتبی، نگارگری، هنرهای نمایشی و آیینهای بومی.
برای مثال برخی از آیینهای موسیقی که در جنوب ایران با عناوین مختلفی چون مراسم «زار» برگزار میشود، دارای جنبههای نمایشی، صحنهپردازی، چهرهپردازی و... است، اما همه این جنبههای هنری در ارتباط با موسیقی است و در واقع موسیقی وجه غالب این مراسم است.
موسیقی سنتی ایران که به موسیقی ردیف دستگاهی معروف است، بیشتر مربوط به شهرهای بزرگ ایران میشود. به عبارت دیگر در گذشته مراکزی چون اصفهان، شیراز، تبریز و تهران، بیشترین نقش را در حفظ و اشاعه موسیقی سنتی داشتهاند.
بخش دیگر موسیقی ایرانی، موسیقی مناطق مختلف است که هر چه از مناطق مرکزی به مناطق مرزی نزدیکتر میشویم، این نوع موسیقی، اصیلتر و رایجتر است.
موسیقی محلی، با تغییرات و فراز و نشیبهای زندگی مردم، ارتباط مستقیم دارد و در بخشهای مختلف زندگی آنها، نقش ایفا میکند. مثلاً در مراسم طلب باران، جشن درو، مراسم تولد، عروسی، مرگ و آیینهای گوناگون بومی، این نوع موسیقی نقش خاصی را بر عهده دارد.
در بررسی موسیقی محلی ایران، چند منطقه به عنوان مناطق اصلی نامیده میشود و بقیه به عنوان زیرگروه آنها در دستهبندی رایج قرار میگیرند. مراکز عمده این نوع موسیقی که به نام همان منطقه معروف است، عبارتند از: خراسان، آذربایجان، کرمانشاه، کردستان، لرستان، مازندران، ترکمنصحرا، گیلان، هرمزگان، بلوچستان و...
به عقیده محمدرضا درویشی، موسیقیدان و پژوهشگر موسیقی اقوام ایران، مهمترین و بنیادیترین جنبه موسیقی محلی ایران، مصونیت شرقی نهفته در آن است.
وی میگوید: این پدیده تجربهای از ناشی ارتباط انسان با امور غیرمادی است. چنین ارتباطی در حوزه موسیقی سنتی شرق، از طریق ابداع و ایجاد فضاهای صوتی چندبعدی است.
موسیقی و ترانههای محلی و فولکلوریک، یکی از وسایل عمده انتقال فرهنگ نسلهای گذشته به نسل جدید است. این هنر با کارکردهای ویژه خود، میتواند به انسجام بیشتر جامعه امروز کمک کند و به یقین جامعهای که با مظاهر فناوری روز همراه است، از تبعات منفی آن نیز دور نمیماند.
دوری نسلها از یکدیگر و بروز مشکلات عاطفی و روحی در درون خانوادهها، یکی از ثمرات زندگی نوین امروزی است، اما موسیقی و برنامههایی که به واسطه آن در جوامع سنتی اجرا میشوند، میتوانند علاوه بر ایجاد همبستگی بین نسلها، به شناخت نسل کنونی از غنای فرهنگی نسل گذشته کمک کنند.
«مهدی ترحمی» آهنگساز و نوازنده سنتور معتقد است از آنجایی که موسیقی محلی و اصیل هر منطقه بیانگر فرهنگ اصیل و قومی و آداب و رسوم آن منطقه است، استان فارس نیز به دلیل شرایط آب و هوایی دارای بخشهای متنوع موسیقی محلی و قومی است و همین امر موجب پدید آمدن موسیقیهای ناب و متنوعی از دل آبها، کوهسارها و طبیعت این مرز و بوم شده است.
وی میگوید: تلاش بزرگان این نوع موسیقی کشف و بازسازی ملودیهای ناب و اجرا نشده موسیقی محلی شیراز و موسیقی منطقه داراب، جهرم، صابونات، لری، موسیقی قشقایی و... با حفظ اصالت لحن و اصطلاحات رایج با همان ساختار اولیه است.
وی میافزاید: استان فارس از دیرگاهان تاکنون یکی از مراکز مهم تجلی هویت و فرهنگ ایران بوده است. در این استان هر چند قبایل و عشایر غیرفارسی مثل ترکان قشقایی، ایلات بویراحمدی و عشایر عرب به سر میبرند، اما آنها نگهبانان فرهنگ و موسیقی اصیل فارس بودهاند و در گذر قرنها، این میراث ارزشمند را به نسلهای بعدی منتقل کردهاند.
وی یکی از مراکز مهم موسیقی محلی فارس را شهرستان جهرم میداند و ادامه میدهد: قدمت موسیقی در منطقه جهرم، به دوره ساسانیان و روزگار موسیقیدان بلندآوازه ایران «باربد جهرمی» میرسد و صابونات، لار، فسا، نوبندگان، کازرون و شیراز از دیگر خاستگاههای ترانههای محلی فارس هستند.
ترانههای محلی فارس که در برگیرنده شعرهای فارس است، بیشتر با تار و تمبک نواخته میشود و از ویژگیهای آن نزدیکی با موسیقی ردیف ایران است. برای مثال پردهبندی و فواصل نتهای تصنیف جهرمی، همان درجات گوشه اوج یا شهناز در دستگاه شور است.
این نوازنده میگوید: از جمله ترانههای قدیمی موسیقی محلی فارس میتوان به تصنیف جهرمی – صابوناتی، زنگ شتر جهرمی و هُوی ببار در منطقه جهرم اشاره کرد یا آواز در موسیقی قشقایی که با ساز کرنا نواخته میشود.
وی در خصوص اهمیت موسیقی محلی در دنیا میگوید: گروه کامکارها از جمله گروههای موفق موسیقی در ایران است که محبوبیت بسیاری در داخل و خارج از کشور دارد و راز موفقیت آنها وصل بودن به ریشههای بومی خود و اجرای موسیقی محلی منطقه خودشان است.
این گروه با تکیه بر داشتههای محلی خویش، توانمندیهایشان را در عرصه موسیقی به نمایش میگذارند و همین امر نشان میدهد که حفظ هویت بومی تا چه اندازه در پیشرفت موسیقایی نوازندهها مهم و تأثیرگذار است.
وی میافزاید: موسیقی محلی فارس ویژگیهای زیادی دارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ناب و دست نخورده بودن، قابلیت ترکیب با شعرهای روان و قابل فهم مردم عامه و مطابق بودن با لهجه خواص و گویشهای محلی هر منطقه که همه این مؤلفهها سبب شده تا این گونه موسیقایی سینه به سینه و نسل به نسل در گذر تاریخ حفظ و احیا شود و هماکنون در دسترس ما قرار گیرد و البته این امر مسئولیت و تعهد ما را نسبت به قبل دوچندان میکند.
وی ادامه میدهد: احیای موسیقی محلی اقوام بستر مناسبی را برای شناساندن وجوه فرهنگی اقوام از طریق موسیقی و مقابله با موسیقیهای بیارزش بیگانگان فراهم میکند ولی مایه تأسف است که برخی افراد ناآگاه اذعان میدارند که موسیقی محلی پیش پا افتاده است و به اصطلاح عوام «کلاس» ندارد!
ترحمی میگوید: موسیقی فارس آن قدر غنا دارد که با احداث یک پژوهشکده موسیقی ملودیهای موجود را سر و سامان دهند و افتخاری دیگر بر افتخارات فرهنگی این استان بیفزایند.